بهترین کشورها برای مهاجرت کدامند؟
استارتاپ و موضوعات مربوط به مهاجرت از طریق استارتاپ امروزه بسیار موردبحث می باشد.و اینکه کدام یک از کشورها برای استارتاپ مناسب است لازم هست مشخصه های اقتصادی کشورها را با هم مقایسه کنیم.
از جمله پارامتر های مهم در اینکه به ما کمک کند تا جواب این سوال را پیدا کنیم رتبه کشورها از لحاظ اقتصاد است.
ده کشور برتر جهان از لحاظ اقتصاد
طبق گزارش ویکی پدیا کشورهایی که رتبه اول تا دهم را در جهان دارند به شرح زیر است.این نتایج با توجه به گزارشات سه سازمان مختلف جمع بندی و در نهایت رتبه بندی شده است که شما با توجه به شرایط و امکاناتی که در اختیار دارید می توانید هرکدام از این کشورها را به عنوان مقصد مهاجرتی خود انتخاب نمایید.
مهاجرت یکی از مباحث مهم دنیای امروز است چرا که فرصت های شغلی و رفاهی متنوعی در پس این موضوع است و می تواند ابعاد مختلف زندگی انسانها را تحت تاثیر قرار دهد.هر شخص در زندگی خود دارای اهدافی است و بی شک گزینه مهاجرت می تواند به چند و چون این اهداف تاثیر گذار باشد.
با پیشرفت روز افزون جهان کنونی در تمام زمینه ها به طبع آن شغل ها و کسب و کار های جدیدی نیز پا به عرصه وجود می گذارند که امروزه به عنوان استارتاپ شناخته می شوند.
استارتاپ چیست ؟
شاید شما هم در پاسخ به سوال استارتاپ چیست به جوابهایی نظیر “شرکتی نوپا و تازه تاسیس که رشد سریعی دارد” برخورده باشید. باید بدانید استارتاپ فرآیند به حرکت درآوردن یک ایده است و صرفاً به هر شرکت تازه تأسیسی استارتاپ نمیگویند. چنین شرکتی ظرفیت بالایی برای رشد سریع دارد و معمولاً در مرحله اول دارای 1 تا 3 مؤسس است.
قبل از راه انداختن کسب و کار خودتان میبایست بدانید که میخواهید در کدام دسته جای بگیرید. فاکتورهای زیادی وجود دارد که استارتاپ را از یک کسب و کار کوچک یا یک شرکت متمایز میکند. تفاوت اصلی آنها در دیدگاه کارآفرین نسبت به رشد است و این کاملا به شما بستگی دارد که میخواهید شرکتتان را در عرض چند سال در چه نقطهای بببینید.
معنای دقیق استارتاپ چیست؟
با یک مثال به تعریف دقیق استارتاپ میپردازیم. فرض کنید ما یک کسب و کار مثل نصب کابینت راه اندازی میکنیم. کار را شروع میکنیم و از آن جا که کارمان حرفهای و دقیق است کم کم مشتریانی را جذب میکنیم و تعداد سفارشها رفته رفته زیاد میشود.
پس از مدتی تعداد سفارشها به قدری زیاد میشود که مجبور میشویم چند نیروی دیگر به تیم خود اضافه کنیم. به طوری که به ازای اضافه شدن هر 30 سفارش در ماه ما مجبوریم یک نیروی انسانی اضافه کنیم. اینجا دقیقا جایی است که بین کسب و کار و استارت آپ تفاوت ایجاد میشود.
در یک استارتاپ با افزایش این مقدار مشتری نیاز به اضافه کردن نیرو نیست و هزاران مشتری را با تعداد کمی نیروی انسانی میتوان سرویسدهی و مدیریت کرد. برای مثال اگر به مشتریان اسنپ هزاران نفر اضافه شود شاید نیاز به اضافه کردن حتی یک نیرو در تیم پشتیبانی نباشد. در بقیه استارت آپ ها نیز به همین صورت افزایش مشتری با موانع کمتری قابل کنترل است. این خاصیت باعث می شود استارتاپ ها بتوانند رشد بسیار زیادی داشته باشند و محدودیتهای کمی بر سر راه داشته باشند.
به همین علت است که استارت آپ ها می توانند به سود بسیار زیادی دست یابند. این خاصیت برای سرمایه گذاران نیز بسیار جذاب است و آنها را ترغیب به ورود به این حوزه میکند.
تفاوت کسب و کار و استارتاپ
چندین تفاوت میان استارتاپ و کسب و کار وجود دارد که به برخی از آنها اشاره شد. دیگر تفاوتهای عمده این دو شامل مواردی از قبیل خلاقانه و نوآورانه بودن استارتاپ ها، رشد سریع آنها، تکیه بر فضای مجازی و اینترنت برای خدمتدهی و گستردش کار و جذاب بودن برای سرمایه گذاران میباشد. در کل میتوان تفاوت های این دو را در موارد زیر دانست:
- انتظارات متفاوت از نرخ رشد
- نحوه تامین مالی متفاوت
- ماهیت اصلی ایده
چه زمانی یک شرکت دیگر استارتاپ محسوب نمیشود؟
چند عامل وجود دارد که مرز میان یک شرکت جاافتاده و یک شرکت استارتاپی را مشخص میکنند. شرکتهایی مثل گوگل، فیسبوک، آمازون و توییتر کارشان را بهعنوان استارتاپ های نوآوری آغاز کردند که چشمانداز صنایع مختلف را تغییر دادند.
این همان کاری است که استارتاپ ها قرار است انجام دهند، توجه دادن به آنچه بیشتر میتوان تأمین کرد، پر کردن شکافهای موجود در بازارهای فعلی و متحول کردن بازارهای سنتی. اما زمانی هست که این استارتاپ ها تا حد امکان شکوفا میشوند و در همین زمان است که عنوان استارتاپ را رها میکنند.
حالا که تصویری از چیستی یک استارتاپ دارید بیایید با هم نگاهی به عواملی بیاندازیم که یک شرکت استارتاپی را شکل میدهند.
رشد
همه استارتاپ ها کار خود را در قالب کسب و کارهای کوچک شروع میکنند، اما همه کسب و کارهای کوچک استارتاپ نیستند. تفاوت کلیدی، در نگاه آنها نسبت به رشد نهفته است. استارتاپ ها برای رشد سریع طراحی شدهاند؛
به همین خاطر است که امروزه اکثر کارآفرینان، کار خود رادر کسوت استارتاپ های حوزه فناوری شروع میکنند چراکه اینترنت، فارغ از زمان و مکان، بازار بسیار پهناوری را در اختیار شرکتهای آنها قرار میدهد. البته همه استارتاپ های حوزه فناوری لزوماً به بازار عظیمی نیاز ندارند. اگر محصولی گزینشی برای نیازهای یک بازار ویژه داشته باشید، بازار هدف خود را از قبل انتخاب کردهاید.
برای رشد سریع باید محصولی داشته باشید که از قابلیت ایجاد تقاضا برخوردار باشد. استارتاپ شما باید محصولی تولید کند که بتواند بازار را بر هم زده یا محصول موجود را به بازار جدیدی ببرد.
اشتیاق محوری
استارتاپ شغلی است که نمیتوانید از آن دست بکشید. محصول شرکتهای استارتاپی چیزی است که شور و شوق آنها را برانگیخته و در حالت آرمانی، هرگز پیش از این تجربه نشده است. این اشتیاق، کارآفرین را به سمت عبور از محدودیتها سوق میدهد. راه اندازی کسب و کار خودتان میتواند نبردی واقعی باشد، اما باید به گروهتان نشان دهید که این ایده چقدر برای شما میارزد.
کارآفرین، افرادی را دور خودش جمع میکند که قابلیت ایدهاش را فهمیده و تمایل داشته باشند روی همین ایده کار کنند. مسئله تجربه و آزمون و خطا مطرح است، چرا که نمیدانید ایده شما چطور از آب در خواهد آمد، یا مشتریان چه واکنشی نسبت به محصولتان نشان خواهند داد.
ایجاد تغییر
این هدف مشترک همه استارتاپ هاست که تغییر ایجاد کرده، نوآوری کنند، و شیوههای سنتی انجام کارها را دگرگون سازند. مسئله فقط عرضه محصولات جدید نیست، استارتاپ میتواند روی اجرای کارها هم متمرکز شود، یعنی نحوه عرضه محصول. مثلاً چه کسی فکرش را میکرد که میشود پوستهای مصنوعی روی میوهها کشید تا برای مدت طولانیتری تازه بمانند؟
بله، امروز استارتاپ هایی از این دست، پا به میدان گذاشتهاند. بنابراین برای پاسخ به سؤال “استارتاپ چیست؟” آسانتر است که بگوییم، استارتاپ چیزی است که جهان را تغییر داده و کارها را تسهیل میکند.
خلاقیت و تنوع
برای هر شرکتی، هیچ مدل کسب و کاری وجود ندارد که کاملاً کارآمد بوده و تمام جنبه های کسب و کار او را پوشش دهد. یک شرکت استارتاپی میتواند برای رسیدن به چیزی که تمام جنبه های کسب و کار او را تأمین کند، دست به نوآوری در یک مدل کسب و کار هم بزند. مدل او، میتواند فصل مشترک دو یا چند مدل کسب و کار باشد. مثلاً، مدل کسب و کار Airbnb ترکیبی از مدلهای گردآورنده، عندالمطالبه، و فروشگاه برخط است.
یک استارتاپ به دنبال مدلی مقیاسپذیر میگردد که تمام جنبههایشان را برآورده کرده و مجهز به اسباب درآمدزایی و سودآوری در طول زمان باشد. بهطور کلی، مؤسسان استارتاپ مدلهای مختلف کسب و کار را امتحان میکنند تا به مدل پایدار منحصربهفردی برسند که انطباقپذیر بوده و بتوان آن را به مرور زمان تغییر داد.
مثلاً، Netflix در ابتدا یک سرویس اجاره دیویدی برخط بود، پس از مدتی با تغییر فن آوری ویژگیهایی را در مدل کسب و کارش گنجاند که این شرکت را به یکی از غولهای صنعت پخش ویدیوی آنلاین تبدیل کرد.
چه عواملی در موفقیت یک استارت آپ تاثیرگذار است؟
بسیاری از استارت آپ ها در نهایت شکست میخورند. برای موفقیت یک استارتآپ، عوامل زیادی باید هماهنگ شوند و به سؤالات مهم پاسخ داده شود.
آیا تیم نسبت به ایده خود اشتیاق دارد؟
بخش قابل توجهی از موفقیت به اجرا یک ایده بستگی دارد. اگر تیم آماده انجام هر کاری برای حمایت از ایده نباشد، حتی یک مفهوم برجسته میتواند در جذب مخاطبان خود شکست بخورد. بنیانگذاران باید همه چیز را در مورد فضایی که در آن فعالیت میکنند بدانند.
آیا حاضرند زمان بگذارند؟
اگر تیمی مایل نباشد که بیشتر ساعات بیداری خود را به یک ایده اختصاص دهد، احتمالا برای پیشرفت مشکل خواهد داشت.
چرا این ایده و چرا اکنون؟
آیا این یک ایده جدید است و اگر چنین است، چرا مردم قبلا آن را امتحان نکردهاند؟ اگر اینطور نیست، چه چیزی باعث میشود تیم استارتآپ بهطور منحصربهفردی بتواند این ایده را اجرایی کند ؟
بازار چقدر است؟
اندازه بازار یک استارت آپ، مقیاس فرصت آن را مشخص میکند. شرکتهایی که به فناوریهای خاص علاقه دارند ممکن است از رقبای خود پیشی بگیرند، اما به چه منظور؟ بازارهای بسیار کوچک ممکن است به بازارهای مالی منجر شود که برای بقا به اندازه کافی بزرگ نیستند.
برخی اصطلاحات و واژگان استارتاپی
شتاب دهنده استارتاپ
شتاب دهنده ها به اجرایی شدن ایده و مدل کسب و کار استارتاپ های موجود کمک میکنند. آنها در زمان معین سه تا چهار ماهه کار میکنند و از یک مدل رسمی استفاده کرده و استارتاپ های برتری را انتخاب میکنند که مقیاسپذیر بوده و قابلیت رشد سریع را دارند.
شتاب دهنده ها امکاناتی نظیر دفتر کاری و حمایت های ارتباطی و آموزشی در اختیار تیمهای استارتاپی قرار میدهند بهعلاوه سرمایهای (حدود 25 میلیون) را در ازای درصدی از پیش تعیینشده از سهام (حدود 15 درصد) در اختیار استارتاپ ها قرار میدهند
مرکز رشد استارتاپ یا انکوباتور
مرکز رشد یا انکوباتور، یکی از ابزارهای رشد اقتصادی است که به منظور حمایت از کارآفرینان تحصیلکرده تأسیس میشود و با ارائه امکانات و تسهیلات عمومی، زمینه پا گرفتن شرکتهای جدید را فراهم میکند. این مراکز بیشتر در مراحل اولیه کار، به شرکتهای استارتاپی کمک میکنند و بر بقای استارتاپ تمرکز دارند. آنها مثل مربی کار کرده و از وقت و منابع خود مایه میگذارند. به طور کلی مراکز رشد، روی استارتاپ سرمایه گذاری نکرده و سهامی را نیز نمیگیرند.
لین استارتاپ
لین استارتاپ در لغت به معنی استارتاپ ناب است. Lean Startup در واقع یک سیستم برای ساخت یک کسب و کار یا محصول است که در این سیستم از استراتژی کاهش ریسک استفاده میشود. در این سیستم به صورت مداوم محصول و ایدههای جدید آزمایش میشوند و با بازخورد گرفتن سریع از مشتریان، اعتبار سنجی میشوند به طوری که کارهای بدون فایده حذف و کارهای ارزشمند گسترش مییابند.
استارتاپ ویکند چیست ؟
استارتاپ ویکند دورهمی استارتاپی ها، برنامه نویسان، گرافیستها، ایده پردازان، بازاریاب ها، مدیران و سرمایه گذاران میباشد به طوری که این افراد در چند روز متوالی آخر هفته (معمولا 3 روز) گرد هم میآیند. در این رویدادها ایدهها و طرحهای جدیدی مطرح میشود و تیمهایی برای کار بر روی ایدههای جدید تشکیل میشود تا به چالشها و نیازهایی بر این اساس پاسخ داده شود.
استارتاپ گرایند
استارتاپ گرایند رویدادی حمایتی است که در آن از کارآفرینان و موسسان کسب و کارهای نوپا که عملکرد موفقیت آمیزی داشته اند دعوت میشود تا در مورد بیزینسشان صحبت کنند و داستان موفقیتشان را بگویند. این رویداد فرصتی برای استارتاپی هاست که از تجربیات یکدیگر استفاده کنند.
طرح کسب و کار یا بیزینس پلن
در سادهترین شکل، یک طرح کسب و کار یا بیزینس پلن یک سند است که اصول اولیه در مورد کسب و کار، محصولات، و خدمات شما را مشخص میکند، بازاری را که هدف قرار دادهاید، اهدافی که برای کسب و کار دارید و چگونگی دستیابی به آن اهداف را بیان میکند. بیزینس پلن یکی از مهمترین برنامههایی است که شما باید هنگام شروع یک کسب و کار داشته باشید.
تطابق پذیری استارتاپ
استارتاپ ها با خاصیت تطابق پذیری خود با محیط و نیازهای بشری توانسته اند بخش بزرگی از چرخه و گردش مالی دنیای اقتصاد را سهم خود نمایند.
درباره ما…
شرکت ما با فعالیت استارت آپی خود به عنوان یک استارتاپ موفق در زمینه برق و الکترونیک توانسته است با جلب نظر موسسات مورد تایید اداره مهاجرت کانادا ( انکوباتورها ) موفق به دریافت تاییدیه (نامه حمایتی یا letter of support ) شود.
در همین راستا جهت تکمیل تیم خود ، جهت مهاجرت به کانادا در رشته های برق ، الکترونیک ، دیجیتال ، کامپیوتر و سایر رشته های مرتبط با برق و کامپیوتر نیاز به هم تیمی جهت عضویت در این استارتاپ و مهاجرت به کانادا دارد.
افراد واجد شرایط و علاقه مند به مباحث برق و الکترونیک می توانند با پر نمودن این فرم ، شرایط خود را جهت بررسی توسط سر تیم استارت ثبت نمایند.
در صورتی که واجد شرایط باشید با شما تماس گرفته خواهد شد.
انتاریو ONTARIO
استان انتاریو قطب اقتصادی کانادا است و بسیاری از مشاغل برق و الکترونیک و کامپیوتر در این ایالت وجود دارند.
ما برای راه اندازی خود با توجه به اینکه از این استان و شهر تورنتو نامه حمایتی داریم لازم هست که استارتاپ حود را نیز به این شهر منتقل نماییم.
کشور کانادا جزو چند کشور اول جهان از لحاظ اقتصاد موفق است و همچنین تبادلات تجاری این کشور با جهان بسیار گسترده است. با توجه به اینکه استارت آپ ما جهت گسترش فعالیت خود نیازمند مسیرهای گسترده با تمام جهان است کشور کانادا و بخصوص ایالت انتاریو و شهر تورنتو گزینه بسیار مناسبی است تا بتوانیم استارتاپ خود را هرچه بیشتر گسترش دهیم و مشتریان بیشتری بتوانند از خدمات این استارتاپ بهره مند شوند.
سهیم شدن اعضا تیم استارتاپ از سهام شرکت
با توجه به اینکه استارتاپ ما در کشور کانادا به عنوان یک شرکت کانادایی ثبت می شود در نتیجه اعضا تیم استارتاپ نیز به عنوان سهامدار این شرکت خواهند بود و طبق قوانین اداره مهاجرت لازم است هر کدام از اعضای تیم حداقل به میزان 10 درصد از سهام شرکت نیز به آنها تعلق داشته باشد.
سهام استارت آپ
از این نظر که هر کدام از اعضای تیم استارت آپ هم به عنوان سهام دار و هم به عنوان کارمند در این شرکت فعالیت می کنند بسیار حائز اهمیت است چرا که تعلق سهام یک استارتاپ موفق که در ایران تمام آزمایشهای خود را پس داده است و دارای چند کارمند رسمی نیز است که از حقوق و بیمه و مزایای آن بهره مند هستند می تواند سرمایه گذاری مطمئن و سود دهی برای اعضا باشد و در آینده نیز که این شرکت فعالیت خود را در کانادا آغاز می کند تمام اعضا استارتاپ طبق سهامی که از آن دارند می توانند از مزایای آن بهره مند شوند.
قرارداد سرمایه گذاری استارتاپ چه قوانینی دارد؟
معمولاً اکثر کارآفرینان و بنیانگذاران استارتآپهای کاری، برای بدست آوردن سرمایه کافی جهت راهاندازی ایدهی خود به جذب سرمایهگذار نیاز دارند. این افراد ایدهها، خلاقیت، نوآوری و توانمندی خود را برای سرمایهگذاران ارائه میدهند تا بتوانند نظر ایشان را برای همکاری جلب کنند.
آنگاه سرمایهگذار برای رسیدن به سود بیشتر و شراکت در ایجاد یک ایدهی کارآفرینانه، سرمایه نقدی یا غیرنقدی خود را در اختیار آنان قرار میدهد.
اما قبل از هرگونه همکاری بین طرفین، باید قراردادی تحت عنوان «قرارداد سرمایه گذاری استارتآپ» تنظیم شود که در این مطلب از فراپیام چگونگی تنظیم آن را بررسی خواهیم کرد. اگر شما یک کارآفرین یا سرمایهگذار هستید، آگاهی از مفاد این قرارداد برایتان ضروری است. پس با ما همراه باشید.
قرارداد سرمایه گذاری استارت آپ چیست؟
قرارداد سرمایه گذاری استارت آپ، یک سند قانونی است که بین دو طرف اجرای ایدهی استارت آپ – کارآفرین و سرمایهگذار – تنظیم میشود. در این قرارداد تمام شرایط همکاری دو طرف با یکدیگر کاملاً مشخص شده و درصورت بروز هرگونه مشکل، قابل پیگیری قانونی خواهد بود.
بنابراین وجود چنین قراردادی یکی از اوامر ضروری در اجرای استارتآپها است. البته مفاد خاصی در قانون مدنی ایران برای چنین قراردادی وجود ندارد. در واقع در ماده ۱۰ قانون مدنی عنوان شده است که عقود نامعین در صورت مغایرت نداشتن با قانون و شرع، با توجه به توافق بین طرفین میتواند تعیین شود؛ با این حساب، دست سرمایهگذاران و کارآفرینان برای چگونگی تنظیم قرارداد استارتآپ باز است.
این آزادی قراردادی سبب شده است تا کارآفرینان و سرمایهگذاران در ابتدای کار خود دچار سردرگمی شوند، بنابراین یک ایدهی کلی و عمومی برای تنظیم قرارداد سرمایه گذاری استارت آپ وجود دارد که افراد میتوانند به آن استناد کنند. در ادامه، ضمن بررسی انواع قراردادهای سرمایهگذاری، به مهمترین موارد قابل ذکر در آن نیز اشاره خواهیم کرد.
انواع قرارداد سرمایهگذاری استارتآپ
سرمایهگذاران با قرار دادن سرمایههای خود در اختیار کارآفرینان، انتظار دارند تا بخش قابل توجهی از سهام ایدهی آنها به ایشان تعلق بگیرد. بنابراین قراردادهای سرمایه گذاری استارتآپها به دو صورت زیر تنظیم میشوند:
-
قرارداد سرمایهگذاری استارتآپ سهامی
طبق قراردادهای سهامی، سرمایهگذار در برابر سرمایهای که به اجرای استارتآپ اختصاص میدهد، بخشی از سهام آن استارتآپ از سوی بنیانگذار استارتآپ به او تعلق میگیرد. با توجه به اینکه قراردادهای سهامی، جزو رایجترین قراردادهای استارتآپی هستند، سرمایهگذار در سود و زیان حاصل از اجرای کار شریک بوده و به اندازه سهام خود میتواند در مورد اجرای امور، نظرات خود را با صاحبان ایده به اشتراک بگذارد.
-
قرارداد سرمایهگذاری استارتآپ قابل تبدیل به سهام
این نوع از سرمایهگذاری ماهیت قرضی داشته و با توجه به شرایط طرفین تنظیم میشود. در واقع یک سرمایهگذار میتواند سرمایه خود را بهصورت قرضی در اختیار کارآفرینان قرار دهد؛ آنگاه او میتواند با جذب سرمایههای بیشتر توسط کارآفرین، سرمایه خود را برداشت کرده یا مالک بخشی از سهام آن استارتآپ شود. این نوع قرارداد زمانی تنظیم میشود که صاحبان استارتآپها، پتانسیل بیشتری برای جذب سرمایهگذار داشته باشند و بدانند که در آینده میتوانند سرمایه بیشتری را بدست بیاورند.
قوانین تنظیم قرارداد سرمایهگذاری استارتآپ
گفتیم که قانون مدنی، دست سرمایهگذاران و بنیانگذاران ایدههای کاری را در بستن قرارداد آزاد گذاشته است؛ اما این افراد برای اینکه بتوانند بهصورتی منظم، دقیق و عادلانه با هم همکاری کنند، نیاز دارند تا یک سری نکات و قواعد را در قرارداد خود رعایت کنند. این قواعد به قرار زیر هستند:
-
موضوع و طرفین قراردادها
اولین موردی که باید در هر قراردادی به آن پرداخته شود، مشخص شدن دقیق طرفهای قرارداد است. بنابراین سرمایهگذار و کارآفرین باید سمت خود و اطلاعات شناسایی را در قرارداد قید کنند. البته برای اطمینان بیشتر میتوانند سند شناسایی مانند کپی کارت ملی و سند سمت خود را به قرارداد ضمیمه کنند. آنگاه با مشخص شدن طرفها – سرمایهگذار و سرمایهپذیر – دیگر مفاد قرارداد، قابل تنظیم است.
-
تعیین نوع سرمایه
سرمایهگذاری در استارتآپها میتواند به دو صورت «نقدی» و «غیرنقدی» انجام شود. سرمایه نقدی به وجه مشخصی گفته میشود که سرمایهگذار برای اجرا و پیشبرد کار، در اختیار کارآفرین قرار میدهد.
البته اگر اجرای ایده به تجهیزات خاصی نیاز داشته باشد، سرمایهگذار میتواند بهجای تعیین وجه نقدی، تجهیزات لازم را در اختیار تیم استارتآپ قرار دهد که در اینصورت تخصیص سرمایه به صورت غیرنقدی انجام میشود. این مورد نیز باید بهصورت دقیق در قرارداد قید شود. یعنی اگر سرمایه نقدی است، دقیقاً چه مبلغی است و اگر غیرنقدی است، دقیقاً چه امکانات و تجهیزاتی باید در اختیار استارتآپ قرار بگیرد.
-
مدتزمان همکاری
اینکه اجرای استارتآپ در چه زمان و در چند فاز انجام میشود، باید به صورت مشخص در قرارداد تعیین شود. این مورد باعث میشود تا خسارت تأخیر مشخص شده و طرفین از زمان موردنظر برای رسیدن به اهداف خود باخبر شوند. اینچنین چشماندازههای کاری نیز برای دو طرف قابل تعیین خواهد بود.
-
تعهدات طرفین
در هر قرارداد، دو طرف وظیفه دارند تا به یک سری تعهدات پایبند باشند؛ چراکه همکاری دو یا چند طرفه، تنها با عمل به تعهدات پایدار میماند. اگر یکی از طرفین کوتاهی کند، طرف دیگر میتواند با استناد به قرارداد تنظیم شده، معترض شود. بنابراین ابتدا باید تعهدات هریک از طرفین نسبت به هم مشخص شده و سپس در قرارداد قید شود
-
پیشبینی شرایط فسخ قرارداد
ممکن است طرفین در گذشت زمان، به هر دلیلی از ادامهی همکاری منصرف شده یا توانایی ادامهی کار را از دست بدهند. در اینصورت بهتر است شرایط فسخ در قرارداد مشخص شود تا بعدها طرفین برای این موضوع به مشکل برنخورند. البته آنها میتوانند در صورت بروز شرایط فورس ماژور (حوادث غیر قابل پیشبینی) هم نکات لازم را قید کنند.
-
شرایط سرمایهگذاری
در یک قرارداد استارتآپی، علیرغم اینکه باید مقدار و نوع سرمایه کاملاً مشخص باشد، نحوه تخصیص سرمایه برای هر بخش از کار نیز باید در نظر گرفته شود. همچنین ممکن است سرمایهگذار، سرمایهی خود را در چند زمان مختلف به کار تزریق کند یا از سرمایه شرکت دیگری استفاده کند.هرگونه شرایط خاص سرمایه گذاری و تخصیص منابع در استارتآپ، باید بهصورت کامل در قرارداد مشخص شود.
-
دستاورد سرمایهگذاران
سهام یا غیرسهامی بودن سرمایه گذاری باید در این بخش تعیین شود. بهطوری که براساس مقدار سرمایه، باید مقدار سهام، اختیار و حق رأی سرمایهگذار برای طرفین مشخص باشد. تنها در این صورت است میتوان از اختلافات ناشی از ابهام اختیارت جلوگیری کرد.
-
محرمانگی
استارتآپها فعالیتهایی هستند که معمولاً بهصورت اختصاصی و با اجرای ایدههایی تازه ارائه میشوند. بنابراین زمان یک استارتآپ میتواند به چشماندازهای خود دست پیدا کند که اطلاعات و ایدههای محرمانهی آن در جای دیگری بازگو نشود. شرایط محرمانگی و حقوق مالکیت فکری استارتآپ میتواند یکی از بندهای قرارداد بین سرمایهگذار و سرمایهپذیر باشد تا درصورت تخطی هریک از طرفین، بهصورت قانونی پیگیری شود.
-
منع رقابت
سرمایهگذار یا سرمایهپذیر میتوانند شرایط همکاری، عدم همکاری یا منع هرگونه رقابت با سایر رقیبان و استارتآپها را در قرارداد مشخص کرده و با این کار از زیانهای تجاری جلوگیری کنند. البته این مورد میتواند بسته به نوع فعالیت در نظر گرفته شود، چراکه برخی از استارتآپها برای ادامهی فعالیت خود به همکاری دیگر واحدها نیاز پیدا میکنند.
-
نحوه صرف سرمایه
اینکه هر بخش از سرمایه در کدام بخش از استارتآپ و برای تهیه چه لوازمی خرج میشود، یکی از مواردی است که باید در قرارداد به آن اشاره شود. در واقع این حق سرمایهگذار است که بداند مبلغ یا امکانات وی، دقیقاً برای انجام چه اموری صرف میشوند.
-
شرایط انحلال
ترک سهامداران عمده، تغییر شرایط استارتآپ، اوضاع اقتصادی، نحوه تهیه مواد اولیه و ….. همگی جزو مواردی هستند که میتوانند بر ادامهی همکاری طرفین استارتآپها نقش بسزایی داشته باشند. بنابراین باید در قرارداد به این مورد هم اشاره شود که درصورت بروز چه موردی، انحلال کلی شرکت انجام میشود.
منابع:
وبسایت فراپیام
وب سایت اکوموتیو